استراتژی کسب و کار محوریتی برای هدایت کسب و کارها در جهت دستیابی به اهداف و چشماندازهای تجاری است. استراتژینه تنها راهنمایی میکند که چه گامهایی باید برداشته شود، بلکه کمک میکند تا فرایندهای تصمیمگیری بهبود داده شوند و در راستای رشد کسب و کارها تخصیص منابع بهدرستی صورت بپذیرد، تا بازدهی مثبتی در مسیر رشد و توسعه کسب و کار حاصل شود.
با انعکاس تاکتیکهای مدرن در استراتژیهای کسب و کار، کسب و کارها میتوانند عملکرد خود را بهبود بخشیده و به بازارهای جدید و پر رقابت ورود پیدا کنند. این استراتژیها نه تنها به کسب و کارها کمک میکنند تا اهداف خود را مشخص کنند بلکه در فرایند تصمیمگیری مربوط به استخدام و تخصیص منابع نیز هدایت کنندهاند. در این مطلب از مجله سایت شاهین شریعتی، به بررسی مفهوم و انواع استراتژیهای کسب و کار میپردازیم تا کارآفرینان و مدیران بتوانند استراتژیهای موثرتری برای کسب و کار خود ارائه دهند و از آنها بهرهوری بیشتری ببرند.
تعریف استراتژی کسب و کار و اهمیت آن
استراتژی کسب و کار بنیانی برای موفقیت و استمرار کسب و کارهاست، که با تعیین مسیر دقیق و اهداف مشخص، ابزاری برای هدایت تصمیمگیریها و بهرهگیری بهینه از منابع فراهم میکند.
استراتژی نه تنها نقشه راهی برای دستیابی به اهداف تجاری ارائه میدهد، بلکه به کارآفرینان کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف کسب و کار خود را نیز شناسایی کنند. همچنین، با ایجاد یک مزیت رقابتی قابل توجه، کسب و کارها میتوانند به موقعیت منحصر به فردی در بازار برسند.
اهمیت استراتژی درک عمیقی از ضرورت برنامهریزی و کنترل در جهت دستیابی به اهداف تجاری را نشان میدهد. استراتژیها کسب و کار به کارآفرینان این امکان را میدهند تا به طور دقیقتر و کارآمدتر منابع خود را تخصیص دهند و با مدیریت کنترلپذیر، بهرهوری و عملکرد کسب و کار خود را بهبود ببخشند. به علاوه استراتژی برای کسب و کارها به عنوان یک ابزار برنامهریزی، کمک میکند تا کسب و کارها به صورت هوشمندانهتر و با توجه به تغییرات بازار، به چالشها و فرصتهای جدید پاسخ دهند و در مسیر رشد و پیشرفت پایدار قرار بگیرند.
استراتژی کسب و کار در سطحهای مختلف
- استراتژی سطح شرکت: در این سطح، مدیریت ارشد برنامهای جامع و کلان برای کل کسب و کار تدوین میکند، که شامل تعیین خطوط کلی کسب و کار، برنامهریزی برای گسترش و توسعه، اکتساب شرکتهای دیگر، تنوعبخشی در فعالیتها و تعیین حوزههای سرمایهگذاری میشود.
- استراتژی سطح کسب و کار: در این سطح، استراتژیها و برنامهها به صورت خاص برای هر یک از تجارتها و بخشهای مختلف کسب و کار تعیین میشوند. این استراتژیها باید با ماموریت و چشمانداز کلان شرکت هماهنگ شده و برای دستیابی به اهداف کلان تجارت مورد استفاده قرار بگیرند.
- استراتژی سطح عملکردی: در این سطح تصمیمگیریها و برنامهریزیها به طور مستقیم بر روی عملکرد و فعالیتهای عملیاتی مرتبط با بازاریابی، تولید، منابع انسانی و غیره تمرکز دارند. این استراتژیها به منظور بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف مشخص در سطح عملیاتی اجرا میشوند.
تفاوت استراتژی و تاکتیک
استراتژی کسب و کار و تاکتیک دو مفهوم اساسی در مدیریت و برنامهریزی هستند که در جهت دستیابی به اهداف مورد نظر کسب و کارها مورد استفاده قرار میگیرند. استراتژی به عنوان یک رویکرد بلندمدت و برنامهریزی شده مشخص میکند که یک سازمان باید به چه اهدافی دست یابد و چه مسیری را برای رسیدن به این اهداف باید طی کند. در حالی که تاکتیکها به اقدامات خاصی اشاره دارند که در راستای استراتژی تعیین شده، برای دستیابی به اهداف فعلی انجام میشوند.
معرفی انواع استراتژی برای کسب و کار
استراتژی ساختارگرایی
استراتژی ساختارگرایی یک رویکرد استراتژیک است که تنها توسط برخی شرکتها بهکار گرفته میشود و به طور عمده بر روی تجزیه و تحلیل دقیق شرایط بازار و رقبا تمرکز دارد. در این رویکرد، شرکتها ابتدا با بررسی و تجزیه و تحلیل روندهای فعلی بازار و شرایط اقتصادی مرتبط با تجارت خود، اطلاعات دقیق و جامعی از محیط خود بهدست میآورند.
سپس، با توجه به این اطلاعات، این شرکتها فرآیندها و تاکتیکهایی را تدوین و اجرا میکنند که از جمله اقداماتی مانند کاهش هزینههای تولید، بهبود کیفیت محصولات یا ارائه خدمات، و استفاده از روشهای رقابتی جدید، به منظور حفظ و افزایش سهم بازار خود در برابر رقباست. به عبارت دیگر، استراتژی ساختارگرایی بر روی تطبیق و تعامل با شرایط فعلی بازار و تغییرات آن تمرکز دارد، تا شرکتها بتوانند به بهترین شکل ممکن از فرصتها و چالشهای موجود در محیط خود بهرهبرداری کنند.
استراتژی تمایز
شرکتهایی که از استراتژی تمایز بهره میبرند، هدفشان ارائه محصولات یا خدماتی است که از دیگران متمایز و منحصر به فرد هستند. این استراتژی به طور عمده بر ارائه ویژگیها و خصوصیات خاص، شخصیسازی یا کیفیت بالا تمرکز دارد. به طور کلی این شرکتها به دنبال جایگاهی منحصر به فرد در بازار هستند که امکان ارائه محصولات و خدمات با قیمتهای ممتاز و درآمدزایی بیشتر را به آنها میدهد.
استراتژی کسب
استراتژی کسب زمانی به کار گرفته میشود که یک شرکت تصمیم میگیرد که تمام یا بخشی از یک شرکت دیگر را به دست بیاورد. که ممکن است شامل به دست آوردن محصولات خاص یا بهرهوری از بازار و پایگاه مشتری این شرکت باشد، تا با هزینههای کمتری فعالیتهای خود را پیش ببرد.
راهبرد رشد
راهبرد رشد یک شرکت زمانی اتخاذ میشود که شرکت به وضعیت مالی مطلوبی دست پیدا کرده باشد و تصمیم به گسترش و حضور بیشتر در بازار میگیرد. این استراتژی ممکن است شامل راهاندازی محصولات یا خدمات جدید، افزایش سهم بازار، توسعه بخشهای مختلف شرکت، ایجاد واحدهای تولیدی جدید، یا تاسیس فروشگاههای جدید با توجه به نیازها و شرایط متغیر صنعت مربوطه شود.
استراتژی تمرکز
استراتژی تمرکز به منظور به دست آوردن سهمی از یک بخش خاص از بازار، سوق دادن به یک گروه خاص از مشتریان یا فعالیت در یک منطقه جغرافیایی مشخص به کار گرفته میشود.
این استراتژی شامل فرآیندها و تاکتیکهایی است که مرتبط با تولید، بازاریابی و فروش محصولات یا خدمات به بخش خاصی از بازار هدف میشوند. در این رویکرد، شرکت تلاش میکند تا با ارائه محصولات یا خدمات منحصر به فرد و با کیفیت بالا، نیازها و تقاضای این بخش خاص از بازار را برطرف کند و در نتیجه، رقابتی قوی در این بخش از بازار داشته باشد.
جمع بندی نهایی
استراتژی کسب و کار به مجموعهای از تصمیمات و رویکردهایی اشاره دارد که یک سازمان یا شرکت برای دستیابی به اهداف خود در طول زمان به آنها روی میآورد. در واقع استراتژیها برای جهتدهی به عملکرد و عملیات شرکت، با توجه به شرایط داخلی و خارجی سازمان تدوین میشوند. بنابراین در مواجهه با رقابت گسترده در بازارها و تغییرات مداوم، انتخاب استراتژی مناسب برای یک سازمان بسیار حیاتی است.
انواع استراتژی برای کسب و کار شامل موارد مختلفی میشود که انتخاب آنها به طور عمده به اهداف و شرایط خاص هر سازمان بستگی دارد. در این مطلب به برخی از این استراتژیها که شامل استراتژی رشد، استراتژی تمرکز، استراتژی تمایز، استراتژی ساختارگرایی، و استراتژی کسب میشود، پرداختیم. هر کدام از این استراتژیها ویژگیها و رویکردهای خاص خود را دارند و بر اساس نیازها و هدفهای سازمانی انتخاب میشوند.